جدول جو
جدول جو

معنی نمک بحرامی - جستجوی لغت در جدول جو

نمک بحرامی
ناسپاسی نمک نشناسی: اگر تا بحالا نمک بحرامی از او ظاهر نشده است حالا هم نخواهد شد
فرهنگ لغت هوشیار
نمک بحرامی
حق نشناسی، کفران، ناسپاسی
متضاد: حق شناسی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ مَ حَ)
نمک به حرامی. نمک حرام بودن. حق ناشناسی. ناسپاسی. کفران نعمت
لغت نامه دهخدا
(نَ مَ بِ حَ)
ناسپاسی. نمک ناشناسی. کافرنعمتی. کفران. حق ناشناسی: اگر تا به حالا نمک به حرامی از او ظاهر نشده است حالاهم نخواهد شد. (امیرارسلان، از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(نَ مَ حَ)
مقابل نمک حلال. حق ناشناس. کسی که در عوض نیکی بدی کند. (آنندراج). نمک به حرام. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نمک بحرام
تصویر نمک بحرام
ناسپاس ناسپاس نمک نشناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمک حرام
تصویر نمک حرام
نمک به حرام: نمک نشناس کور نمک
فرهنگ لغت هوشیار
حق نشناس، خائن، خیانت پیشه، کفور، ناسپاس، نمک نشناس
متضاد: حق شناس، نمک شناس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
حق نشناس، نمک نشناس
فرهنگ گویش مازندرانی